زماني که براي اولين بار تصميم گرفتم کتاب روانشناسي تربيتي : نظريه و کاربست را بنويسم، هدف بسيار روشني در سر داشتم. ميخواستم راهبردهايي را در اختيار آموزگاران آينده قرار دهم که براي آموزگار کارآمد شدن به آنها نياز دارند. به نظر من اغلب کتاب هايي که تا آن زمان منتشر شده بودند در يکي از دو طبقه خشک يا پيش پا افتاده قرار مي گرفتند. کتاب هاي خشک پر از پژوهش بودند ولي سبک نگارش آنها خيلي خشک و رسمي بود و رهنمودهاي ناچيزي براي کاربست داشتند. خواندن کتاب هاي پيش پا افتاده راحت بود ولي از مسايل عقلاني که توسط پژوهش مطرح مي شدند، بي بهره بودند. آنها توصيه هايي با مضمون «اين روش را امتحان کنيد!» داشتند، بدون اينکه به شواهدي بپردازند که اثربخشي اين راهبردها را نشان دهند. هدف من نوشتن کتابي بود که: و اطلاعاتي را ارايه دهد که کامل، به روز و پژوهش مدار باشد و در عين حال، واضح و عملي بوده و پر از نمونه ها و مثالهايي درباره مفاهيم مهم باشد. • توصيه هايي را براي کاربست در بر داشته باشد که مستقيما بر پژوهش کلاسي استوار باشند، طوري که مطمئن شوم وقتي کاري را که من توصيه کرده ام انجام دهيد، مؤثر واقع شود. و به شما کمک کند تا آنچه را که در روانشناسي تربيتي آموخته ايد به تدريس خود انتقال دهيد و از طريق مثال هاي واقعي، بين نظريه و کاربست ارتباط برقرار کنيد. با اينکه از اواسط دهه 1970 مشغول پژوهش تربيتي بوده ام ولي به اين نتيجه رسيده ام که هرگز نظريه ها يا مفاهيم آموزشي را تا وقتي که کسي نمونه کاملي از آن را در کلاس درس به من ارايه نداده باشد، واقعا درک نمي کنم و معتقدم که اغلب همکاران من (و قطعا آموزگاران) همين احساس را دارند. در نتيجه، کلمات براي مثال يا مشابه آن صدها بار در اين کتاب مشاهده مي شوند. و براي خوانندگان جالب باشد؛ بنابراين سعي کردهام اين کتاب را به گونه اي بنويسم که وقتي آن را روان شناسي تربيتي مي خوانيد تقريبا صداي دانش آموزان را بشنويد و بوي غذايي را که در کافه ترياي مدرس پخته مي شود، احساس کنيد. اينها هدف هاي من براي اين کتاب از ويراست اول تا هشتم بوده اند. در هر ويراست، تغييراتي را در سرتاسر متن ايجاد کرده ام، به طوري که مثال هاي تازه اي را اضافه کرده ام، زبان آن را تعديل نموده ام و مطالب قديمي و غير ضروري را حذف کرده ام. من در مورد به روز نگه داشتن کتاب وسواسي هستم، به همين خاطر اين ويراست بيش از 2000 مرجع دارد که بيشتر از يک سوم آنها مربوط به سال 2000 يا بعد از آن هستند. با اينکه برخي از خوانندگان ممکن است به نقل قولها اهميت زيادي ندهند ولي من مي خواهم شما و استادان شما بدانيد که چه پژوهشي از اظهارات من حمايت مي کند و کجا مي توان اطلاعات اضافي را پيدا کرد. رشته روانشناسي تربيتي و کاربست آموزش و پرورش در سال هاي اخير تغييرات زيادي کرده اند و من کوشيده ام اين تغييرات را در اين ويراست نشان دهم. در همين چند سال گذشته، آموزش مستقيم و پژوهش، درباره کارآمدي آموزگار بر روان شناسي تربيتي حاکم بودند. بعد روش هاي سازه نگر و ارزيابي عملکرد و ساير راهبردهاي انسان گرايانه بازگشت کردند. اکنون تأکيد بر «برگشت به مباني» دوباره مطرح شده است که آموزگاران را ملزم مي دارد بيشتر از گذشته براي نتايج برنامه ريزي کنند و به صورت هدفمند تدريس نمايند که در اين ويراست با عنوان آموزگار انديشمند بر اين ويژگي ها تأکيد کرده ام. ويراست هشتم، پژوهش جديد و کاربست هاي عملي بسياري از مباحث را ارايه مي دهد. اين ويراست «انقلاب شناختي» را منعکس ميکند که روانشناسي تربيتي و تدريس را متحول کرده است.
نويسنده |
|
قطع | وزيري |
مترجم | يحيي سيد محمدي |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 629 |
نوبت چاپ | 11 |
ابعاد | 165*235 میلیمتر |
وزن | 950 |
سال چاپ | 1401 |
نوبت ويرايش | 8 |
بررسی محصول برای كتاب روان شناسي تربيتي - نظريه و كاربست
افزودن نظر شما
تاكنون نظري ثبت نشده است.