خلاصه كتاب * هزل گريس لنكستر شانزده ساله سه سال است كه از سرطان رنج مي برد ،اما توانسته با استفاده از دارويي جديد به ثبات برسد . به توصيه والدينش به جمع گروهي مي پيوندد كه در آن كودكان سرطاني شركت دارند . در آنجا با آگستوس واترز آشنا مي شود ، كه به خاطر سرطان استخوان يكي از پاهايش را از دست داده است . اين دو اوقات زيادي را با هم مي گذرانند و روابطشان به مرور نزديك تر مي شود . اما هزل سعي مي كند آگستوس را تا آنجا كه مي تواند از واقعه مرگ زود هنگام خود مصون نگه دارد - او خودش را همچون نارنجك مي بيند كه بالاخره منفجر خواهد شد و هركسي كه در نزديكي اوست را زخمي خواهد كرد - و تصميم مي گيرد ديگر با آگستوس ارتباطي نداشته باشد . آرزوي قلبي هزل ملاقات با نويسنده كتاب محبوبش ، پيتر ون هوتن ، است كه در حال حاضر در آمستردام زندگي مي كند . با كمك آگستوس و پس از مجادله بسيار با ولدين و پزشكانش بالاخره موفق مي شود راهي اين سفر شود . ملاقات با نويسنده اما آنطور كه خودش تصور مي كرد پيش نمي رود . در طول كتاب اتفاق هاي غير منتظره اي مي افتد كه سرنوشت آگستوس و هزل را براي هميشه عوض مي كند .
| نويسنده | جان گرين |
| قطع | رقعي |
| مترجم | نفيسه توكلي |
| نوع جلد | شوميز |
| زبان | فارسي |
| تعداد صفحات | 272 |
| نوبت چاپ | 1 |
| ابعاد | 141*212 میلیمتر |
| وزن | 324 |
| سال چاپ | 1397 |
بررسی محصول برای كتاب نحسي ستاره هاي بخت ما
افزودن نظر شما
تاكنون نظري ثبت نشده است.