همه ي ما مشکلات و شکست در زندگي را به نحوي تجربه کرده ايم. اشتباه کرده ايم. خطا داشته ايم. در روابطمان، در انتخاب هايمان با در شغلمان. خلاصه کارهايي کرده ايم که بر زندگيتان تاثير منفي گذاشته است. و باعث عدم رشد، درجا زدن، ورشکست شدن و حتي افسردگي و نااميدي ما شده است. کسي نيست که طعم اشتباه کردن در زندگي را نچشيده باشد.
اما چگونه از دام اشتباهاتمان در زندگي خلاص شويم؟ خوشبختانه اين رفتارها و اشتباهات، اکثرا الگوهاي مشخص و تکراري دارند که با پي بردن به آنها مي توانيم از اتلاف وقت، پول و سرمايه ي احساسي خود جلوگيري کرده و در زمان خود صرفه جويي کنيم.
اين ? الگوي غلط را بشناسيد. اين ها سرنخ اشتباهات شما در زندگي هستند. اين ? الگوي اشتباه را انجام ندهيد تا به قله هاي موفقيت برسيد.
همه ي ما کمابيش با ناکامي آشناييم و برخي کمتر و برخي بيشتر آن را تجربه کرده ايم. آيا اين چيز بدي است؟ اصل. زندگي سفري بين شاديها و غمها، شدن ها و نشدن ها،رسيدن ها و نرسيدن ها و شکستها و موفقيت هاست. مخصوصا وقتي در مسيري، خام و تازه کار هستيم احتمال شکست و اشتباه بيشتر است. چون يک سفر و مسير از خامي به پختگي داريم. و طبيعتا در ابتداي راه که اوج خامي است، دچار خطاهاي بيشتري خواهيم شد.
در ابتدا بايد بگويم به خودتان حق اشتباه کردن و خطا را بدهيد. يعني قرار نيست ما اشتباه نکنيم! چون اگر فکر کنيد که نبايد اشتباه کنيد احتمالا اولا به وسواس فکري دچار خواهيد شد و تصميم گرفتن برايتان سخت ترين کار دنيا خواهد شد. چرا؟ چون وقتي که مي خواهيد خطا نکنيد، بيش از حد ترسو و محتاط خواهيد شد و مدام اين دست آن دست و سبک سنگين خواهيد کرد که مبادا اشتباه کنيد. و اين طرز فکر، تصميم گرفتن را به کاري بسيار سخت تبديل خواهد کرد.
و نهايتا، همزمان را از دست ميدهيد هم تصميمهاي محتاطانه و اشتباه خواهيد گرفت.
ثانيا وسعت تجارب و زندگي شما محدود خواهد شد.
درباره ي اينکه به خودتان حق اشتباه کردن بدهيد، خيلي مفصل در کتاب «نقشه ي ساخت پازل عزت نفس» توضيح داده ام که مي توانيد آن را تهيه کرده و بخوانيد. اينجا فقط خواستم اين نکته ي مهم را تذکر بدهم.
پس خطا و اشتباه و شکست بخشي از زندگي ماست. چه بخواهيم و چه نخواهيم. چه خوشمان بيايد چه خوشمان نيايد. بنابراين
اشتباه کردن لزوما ايراد نيست، بلکه تامل نکردن در خطاهايمان ايراد است.
اينکه برنگرديم و تفکر نکنيم که: چه شد؟ چه نشد؟ چه اتفاقي افتاد؟ چرا اينگونه شد؟ چطور اشتباه کردم؟ کجا را درست و کجا را خطا رفتم؟ ضعفم چه بود؟ چرا اينگونه شد؟ چه الگوهايي در ناخودآگاهم باعث اين خطا شد؟ و...