اندکي پس از انتشار کتاب پيشگويي آسماني، بسياري از خوانندگان جوياي اطلاعات بيشتر شدند و پيشنهاد کردند که دست به کار نوشتن کتاب راهنما شوم. نخستين واکنش من اين بود که تأمل کنم. سرانجام به فکرم رسيد که داستاني (پرماجرا) بنويسم و در آن بکوشم داستاني خلق کنم و آگاهي معنوي نويني را به تصوير بکشم که بسياري از ما شاهد پديد آمدن آن در سياره خود هستيم. مطمئن نبودم که کتاب راهنما بتواند سودمند و مناسب باشد. ديدگاه نوين ما مجموعه اي از حقايق فکري نيست که بشود له و عليه آن به بحث پرداخت، بلکه حالتي شهوديتر و تجربيتر از آن دارد. در واقع مي توان گفت آنها که برداشتي کاملا ذهني و فکري نسبت به اين موضوع دارند آخرين کساني هستند که مي توانند آن را دريابند). و تغيير بارزي که در زمانه ما اتفاق مي افتد بهترين نمونه حس مشترک جديد يا به تعبير جوزف کمپيل' (اساطير جديد) است. اين تغيير بارز ممکن است پيامد دهها سال توصيف فکري و ذهني باشد، اما آنجا که اين توصيف در زندگي روزمره پياده شود ديدگاه جديد ما بر پايه تجربه شکل مي گيرد، نه بر پايه تئوري. ما با چيزي تماس ميگيريم که ميشناختيم اما از شناخت خود خبر نداشتيم. وقتي توانايي نيمه آگاه خود را در پيروي از دريافت هاي باطني شناختيم، مي توانيم از مزاياي رويدادهاي همزمان بهره مند شويم و
حضور فعال راهنماي معنوي والاتري را در زندگي خود حس کنيم. در فلسفه هيچ تحولي به اندازه تحول در نحوه احساس و دريافت ما از زندگي اهميت ندارد.
ادراکهاي ضروري براي پذيرفتن آن تفاوت آشکاري وجود دارد. من اعتقاد راسخ دارم که اين سطح از تجربه در سرنوشت بشر است، اما تا وقتي که آن را شخصا کشف نکنيم و با وضع و شرايط خود هماهنگ نسازيم، اين تجربه براي هيچ يک از ما جنبه ملموس و واقعي پيدا نمي کند. از اين رو، به نظر مي رسد بهترين راه ايجاد ارتباط با اين تجربه از طريق داستان و حکايت باشد و قرار گرفتن در جريان ماجراهاي زندگي ديگران و بسط واقعيت متعالي زندگي يک فرد در زندگي ديگري، و سپس درک همان تجربه با جان و دل و به اين ترتيب، مي توانيد علت ترديد مرا در مورد نوشتن کتاب راهنما درک کنيد. احساس ميکردم پياده کردن چنين طرحي بايد تعريفي دقيق از انديشه ها و دريافت ها به دست دهد و در نهايت يادآوري درباره آنها را به تفسير و تعبير خود خوانندگان واگذارد. با اين همه، در پرتو آگاهي هايي که از کارول آدرين و ديگران کسب کرده ام، به اين نتيجه رسيدم که ضرورتي ندارد کتاب راهنما اين منظور را به طور کامل تأمين کند. مي توانستيم افکاري را که در کتاب پيشگويي آسماني مطرح شده بود به شيوه اي هماهنگ با روح داستان شرح و بسط دهيم: از طريق به دست دادن اطلاعات بيشتر و در عين حال تشويق خواننده به اين که اين شرح و بسطها را به شيوه خود بررسي و کشف کند. در اين کتاب راهنما نيز سعي کرده ايم همين کار را بکنيم. آنچه در اين کتاب مي يابيد طرح موضوع هاي بيشتر و امکاناتي است که دست شما را در انتخاب از ميان يافته ها باز مي گذارد. بعضي از اين افکار نقش زمينه را ايفا مي کنند و برخي صرفا به صورت شيوه هاي ارتباط جالب ارائه مي شوند. اميد ما اين است که همه اينها شما را در روشن کردن تجربه اي که در کتاب اصلي مطرح شده است ياري دهد.
اين کتاب هم براي تک تک خوانندگان و هم براي کساني که دنبال بحث و گفتگوي جمعي هستند طراحي شده است. نيازي به تعيين رهبر گروه با تسهيل کننده وجود ندارد. هريک از اعضاي گروه مي توانند به پيروي از کشف و شهود هشتم گروه را در دوره هاي مختلف رهبري کنند و بر مبناي شهود و از طريق نظر اکثريت تصميم بگيرند. اگر از قضا به کسي برخورديد که براي آموزش مفاهيم پيشگويي آسماني درخواست پول ميکند، توصيه من اين است که همان روشي را در پيش بگيريد که هنگام خريد از فردي غريبه به کار مي بريد. هيچ مدرسه اي براي آموزش مفاهيم اين کتاب و تربيت مربيان وجود ندارد و هرگز هم وجود نخواهد داشت و ما هيچ يک از کساني را که در کارگاه هايي به تعليم مفاهيم اين کتاب مشغولند تأييد نميکنيم، هرچند به نظر مي رسد از افراد زيادي با آگاهي
و کارداني بالا براي انجام اين کار دعوت شده است.
بيشترين سهم در نوشتن اين کتاب و شيوه نگارش و روش هاي گروهي آن با کارول آدرين بوده است که به نظر مي رسد استعداد ويژه اي در انتقال ديدگاه هاي آن داشته باشد. بدون پيشگامي او در پي افکند طرح اين کتاب، و همچنين عزم راسخ او در پياده کردن آن، پيشگويي آسماني به زيور چاپ آراسته نميشد. آرزوي ما اين است که اين کتاب راهنما در گفتگوي انرژي بخش درباره تجربه معنويت نقشي مؤثر داشته باشد.
به خاطر داشته باشيد که اين کشف و شهودها براي همه ما همزمان حاصل مي شود، اما پياده کردن آنها فرايندي فردي است. پديد آمدن آگاهي معنوي کاملتر در اين سياره خاکي تنها به دليل