ده سال پيش وارد خانه اي در سن - ژان - پيه - دو - پورا شدم، در حالي که مطمئن بودم دارم وقت تلف ميکنم. آن زمان جست و جوي معنوي من همراه با اين تصور بود که اسراري وجود دارد و راههايي مرموز و انسانهايي که قادرند آنچه را خارج از دسترس اکثريت است درک کنند و تحت کنترل در آورند. به اين دليل رفتن به «راه آدمهاي عادي» به نظرم کاملا بدون لطف بود. گروهي از همنسلهاي من، از جمله خودم، مجذوب انجمنهاي سري و گروههايي شده بودند که اعتقاد داشتند آنچه دشوار و پيچيده است همواره به ادراک راز هستي دست مي يابد. در سال 1974 من ناچار شدم بابت اين باور بهايي سنگين بپردازم. با اينهمه، وقتي بر ترس خود فائق آمدم، جذابيت علوم مكنونه در زندگي من باقي ماند. به همين دليل وقتي استادم درباره راه سن ژاک با من حرف زد به نظرم آمد که اين سفر زيارتي خسته کننده و بيهوده خواهد بود. حتي به اين فکر افتادم که «رام» " را رها کنم. «رام» نام يک انجمن برادري بي اهميت بود که بر مبناي انتقال شفاهي زبان نمادين بنياد گذاشته شده بود. و هنگامي که بالاخره شرايط موجب شد تا آنچه را استادم از من به اجرا در آورم، تصميم گرفتم که اين کار را به شيوه خودم بکنم. د سفر مي کوشيدم که پطروس 4 را جانشين دون خوان"، ته داستانهاي کارلوس کاستاندا، کنم. دون خوان مي کوشيد دنياي ماوراء الطبيعه براي شاگردش کارلوس توضيح دهد. گمان مي کردم که با اندکي تخيل خواهم توانست تجربه راه سن ژاک را دلنشين کنم و اين کار را از طريق جايگزيني آشکار با نهفته، ساده با پيچيده، و روشن با اسرارآميز به انجام برسانم. اما پطروس هر بار که من کوشيدم او را به قهرمان تبديل کنم مقاومت کرد. اين امر موجب شد که رابطه ما دشوار شود و بالاخره هنگامي که از هم جدا شديم احساس مي کرديم که اين صميميت ما را به جايي نرسانده است. ) مدتها پس از اين جدايي بود که من فهميدم تجربه سفر چه ارمغان ارزنده اي براي من داشته است. امروز اين ادراک ارزشمند ترين چيزي است که دارم: " آنچه غير عادي است، در مسير انسانهاي عادي يافت مي شود. اين باور به من اجازه مي دهد که با هر خطري روبرو شوم و تا انتهاي آنچه به آن معتقدم پيش بروم. اين باور به من اجازه داد که اولين کتابم را بنويسم و به من نيرو داد تا مبارزه کنم. هرچند همگان معتقد بودند که غير ممکن است يک برزيلي بتواند از ادبيات زندگي خويش را تأمين کند. اين باور به من کمک کرد تا شايستگي و استقامت لازم را در «مبارزه درست پيدا کنم. مبارزه اي که م روز بايد با خود داشته باشم، اگر بخواهم راه «مردم عادي» را ادامه دهم کز راهنماي خود را نديدم. هنگامي که کتاب در برزيل چاپ شد سعي کردم با او ارتباط برقرار کنم ولي او پاسخي به من نداد. هنگامي كه ترجمه انگليسي کتاب منتشر شد از تصور اينکه او خواهد توانست روايت مرا از آنچه با هم زيسته بوديم بخواند خوشحال شدم. پس سعي کردم هر طور شده پطروس را پيدا کنم ولي شماره تلفني که از او داشتم عوض شده بود. ده سال بعد اين کتاب در کشوري که من سفر را در آن آغاز کردم به چاپ رسيد، در سرزمين فرانسه که پطروس را اولين بار در آنجا ملاقات کرده بودم. اميدوارم روزي او را دوباره ببينم و به او بگويم: - متشکرم، و اين کتاب را به تو تقديم ميکنم. پائولو کوئيلو
نويسنده | پائولو كوئليو |
قطع | رقعي |
مترجم | دل آرا قهرمان |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 280 |
نوبت چاپ | 13 |
ابعاد | 141*212 میلیمتر |
وزن | 269 |
سال چاپ | 1398 |
بررسی محصول برای كتاب سفر به دشت ستارگان
افزودن نظر شما
تاكنون نظري ثبت نشده است.