مدل بلوغ سازماني مديريت پروژه (OPM3) طبيعت در سلسله استانداردهاي منتشر شده از سوي مؤسسه مديريت پروژه (PMI) قرار مي گيرد. راهنمايي براي پيکره دانش مديريت پروژه
راهنماي PMBOK استاندارد عملي براي مديريت پروژه هاي منفرد شده و مرجع برگزيده براي حرفه مديريت پروژه است. چهارچوب توسعه شايستگي مدير پروژه، که در سال 2002 انتشار يافت، استانداردي براي آموزش و پرورش مديران پروژه يا افرادي است که مي خواهند مدير پروژه شوند.
گام منطقي بعدي، تدوين استانداردي بود که اصول مديريت پروژه را در سطح سازماني به کار گيرد. OPM3 در جستجوي ايجاد چهارچوبي است که سازمانها بتوانند در قالب آن، پيگيري اهداف استراتژيک را از طريق راهکارهاي برتر در مديريت پروژه سازماني صورت دهند. اين استاندارد يک بيانيه اوليه در اين زمينه است - مشخص کردن و سازماندهي تعداد زيادي راهکار مديريت پروژه که مورد پذيرش عموم و اثبات شده اند، و فراهم کردن وسيله اي براي ارزيابي بلوغ يک سازمان در مقايسه با راهکارهاي برتر مشخص شده در اين استاندارد در نهايت با نتايج يک چنين ارزيابي، سازمان مي تواند تصميم بگيرد آيا براي بهبودهايي برنامه ريزي کند- و چگونه به اين بهبودها نزديک شود تا بلوغ خود را با ايجاد بيشتر توانمندي هاي مشخص شده در استاندارد، افزايش دهد.
هم چنان که شرح داده شد، OPM3 از سه عنصر کلي تشکيل شده است: دانش، که محتويات استاندارد را ارايه مي دهد؛ ارزيابي، که روشي براي مقايسه با استاندارد فراهم مي کند؛ و بهبود که مرحله ايجاد تغييرات سازماني ممکن است همانند ساير استانداردهاي PMI هدف OPM3 اين نيست که به کاربر بگويد چه بهبودهايي را صورت دهد و چگونه آنها را انجام دهد. در عوض، هدف اين است که به سادگي استانداردي به عنوان مبناي مطالعه و
خودارزيابي پيشنهاد نموده و سازمان را قادر سازد که تصميمات آگاهانه خود را درباره ابتکارات بالقوه براي تغيير بگيرد. مديران پروژه و مشاوراني که از OPM3 استفاده مي کنند، ممکن است به کشف امکانات بيشتر براي ارزيابي و براي مديريت تغييرات سازماني که ارزيابي به آنها اشاره مي کند، علاقه داشته باشند.
ي آنها به افزايش درک اين موضوع کمک خواهد کرد که چگونه مديريت پروژه مي تواند دستيابي مؤثر به اهداف سازماني را پشتيباني کند.
OPM3 طراحي شده تا محدوده وسيعي از مزايا را براي سازمانها، مديريت ارشد، و کساني که به فعاليت هاي مديريت پروژه مشغول اند، فراهم نمايد. در اين جا يک فهرست جزيي از اين مزايا آمده است:
... OPM3
و پيوند بين برنامه ريزي استراتژيک و اجرا را تقويت مي کند، بنابراين نتايج پروژه قابل
پيش بيني، قابل اطمينان و سازگار هستند و با موفقيت سازماني هم بستگي دارند. • راهکارهاي برتري را که از پياده سازي استراتژي سازماني از طريق پروژه هاي موفق پشتيباني
مي کنند، مشخص مي کند. و توانمندي هاي خاصي را که راهکارهاي برتر را تشکيل مي دهند، و وابستگي هاي ميان اين
توانمندي ها و راهکارهاي برتر را معين مي کند. • راهکارهاي برتر و توانمندي ها را نه تنها در زمينه فرآيندهاي مديريت پروژه، بلکه در
فرآيندهاي مديريت برنامه و مديريت پورتفوليو قرار مي دهد. • وسيله اي براي ارزيابي بلوغ يک سازمان نسبت به يک پيکر? راهکارهاي برتر و
توانمندي هاي مشخص فراهم مي کند. • مبنايي را فراهم مي کند که سازمان ها مي توانند از آنجا بهبودهايي در بلوغ مديريت پروژه
صورت دهند. • راهنمايي و انعطاف پذيري در به کار گيري مدل براي مجموعه نيازهاي منحصر به فرد هر
سازمان ارايه مي دهد. • بر مبناي راهنماي PMBOK استاندارد عملي مديريت پروژه تدوين شده است. و تجربه صدها نفر از مديران پروژه و مشاوران طيف وسيعي از صنايع و نواحي جغرافيايي را
ترکيب مي کند.
به ياد داشتن اين نکته مهم است که OPM3 در اولين تکرار عمومي خود است. براي اولين بار، مديريت پروژه سازماني و بلوغ سازماني مديريت پروژه در يک استاندارد PMI تعريف شده اند. به علاوه، PMI گفت و گويي را پيرامون مديريت برنامه و پورتفوليو آغاز کرده است، که اين دو را به عنوان قلمروهاي اساسي در مديريت پروژه سازماني، مبنا قرار مي دهد.
رساندن استاندارد به اين نقطه، فعاليت و تلاش عظيم و گسترده اي را در طول زمان در بر داشته، که طبيعتا به ايجاد اشتياق و انتظار در انجمن مديريت پروژه تمايل يافته است. گرچه بخش عمده اي از کار بر روي OPM3، همراه با راه يابي به قلمروهاي ناشناخته بوده و نتايج اين کار با قدري تواضع توأم با افتخار ارايه شده است.
سفري که در پيش روست - هم چنان که سازمان ها استاندارد را مطالعه مي کنند، خود را در مقايسه با آن ارزيابي و برنامه هايي را براي بهبود لحاظ مي نمايند - ايده هايي را که OPM3 بر مبناي آنها ايجاد شده مي آزمايد و بدون شک انبوهي از بازخورد را توليد مي کند. اين