مديريت پروژه رشته اي است که اغلب اشتياقي براي يادگيري آن وجود ندارد زيرا آن را موضوعي تخصصي، سخت و پيچيده ميدانند که فقط برخي از متخصصان از عهده اش برمي آيند. درستي يا نادرستي اين موضوع اغلب به زاويه نگاهمان به مديريت پروژه بستگي دارد و اينکه وقتي ميگوييم مديريت پروژه چه چيزي به ذهنمان مي رسد. احتمالا پروژه بزرگ صنعتي، خدماتي يا عمراني با صدها نفر که در آن مشغول به کارند و فرايندهاي پيچيده و تخصصي. اما اگر پروژه را مجموعه فعاليتهايي تعريف کنيم که آغاز و پايان مشخص دارند، بودجه و هزينه آنها محدود است و لازم است با کمک افراد ديگر آنها را به سرانجام برسانيم، در مسير زندگي شخصي و حرفه اي مان با فعاليت هاي زيادي از اين دست درگيريم اما نام آنها را پروژه نميگذاريم و خودمان را مدير پروژه نميدانيم. اما به نوعي همه مدير پروژه هستيم يا به قول نويسنده اين کتاب، مدير پروژه غيررسمي
ما در انتشارات آرياناقلم سالهاست که با ترجمه و انتشار کتاب هاي تخصصي حوزه مديريت پروژه از جمله راهنماي پيکره دانش مديريت پروژه (پيام باک) سعي کرده ايم نياز مخاطبان و حرفه مندان اين حوزه را پوشش دهيم اما مدتي است با آن دسته از مخاطبان روبه رو شده ايم که به دنبال کتاب هاي تخصصي و استانداردهاي مديريت پروژه نيستند بلکه لزوم يادگيري اين دانش را حس کرده اند و به دنبال کتاب هايي مي گردند که با رويکردي عمومي تر و با زباني راحت تر از استانداردها اين مفاهيم و دانش را منتقل کنند.
کتاب مديريت پروژه براي غير مدير پروژه نگاهي متفاوت به مقوله مديريت پروژه دارد اما درعين حال با استانداردهاي اصلي اين دانش نيز همخوان است. اخلاق، پاسخگويي، شفافيت انتظارات، مديريت استعداد و تعدادي ديگر از مهارت هاي ارتباطي مديريتي موجب شده است تا نگاه اين کتاب به پروژه مبنايي از منابع انساني و مهارت هاي فردي داشته باشد. اين کتاب مناسب کساني است که فارغ از مدارک و گواهي نامه ها، واقعا مي خواهند بدانند پروژه يعني چه و در جهت بهبود اوضاع حرفه اي خود قدمي بردارند.
به اميد اينکه با آموزه هاي اين کتاب پروژه هاي کوچک و بزرگ همه ما به بهترين صورت ممکن به سرانجام برسد و بهره گيري از دانش مديريت پروژه در همه سازمانها و ميان متخصصان همه حوزه ها فراگير شود.


فهرست مطالب كتاب *
 مقدمه: زخم خورده و آماده براي روشي جديد؟ *
 1: دنياي جديد مديريت (غيررسمي) پروژه *
 2: مردم - فرايند - موفقيت *
 3: آغاز كردن پروژه: پيش رفتن يا دور خود چرخيدن؟ *
 4: برنامه ريزي پروژه: واقعه اصلي يا سراب؟ *
 5: اجراي پروژه: باز كردن مسير يا با صورت زمين خوردن؟ *
 6: نظارت و كنترل پروژه: عاقل ماندن يا ديوانه شدن؟ *
 7: خاتمه پروژه: پايان خوش - يا پايان خشك و خالي؟ *
 نتيجه گيري: به اختيار غير رسمي تان نياز داريم، همين حالا! *
 واژه نامه *
 نويسندگان *