تاريخ هنر و معماري در تمدن اسلامي، نمايانگر جلوه هاي عظيم، باشکوه، کم نظير و بال بي نظير است. شکوه اين آثار نه صرفا برخاسته از ذوق و احساس زيبايي شناسانه هنرمندان و معماران مسلمان، که در نوعي الهيات نظري و در بعدي شهودي، نهفته است. ليک در حاليکه تمدنهاي ديگر، اصول و مباني مشخصي در تبيين بنيان هاي نظري هنر و معماري خويش تدوين نموده اند، تمدن اسلامي اين اصول و مباني را هرگز به صورت شفاف و روشن، تئوريزه ننموده و مکتبي تحت عنوان فلسفه هنر اسلامي بنياد نگذاشت. مباحث عميق و دقيق حکماي مسلمان نيز پيرامون بنيادهايي چون خيال، تخيل، صور مثالي، عالم مثال، نور، رنگ و... که خود بنياد اصلي ظهور يک مکتب حکمي نيرومند در تحليل و تأويل آثار هنري و معماري تمدن اسلامي بود، در ساحت فلسفه و کلام، کارکردي فلسفي و کاملا تئولوژيک يافتند و اين معنا تمدن اسلامي را با موقعيت غريبي در عرصه هنر مواجه نمود؛ موقعيتي که منتقدان و متفکراني را برانگيخت تا مواضعي سخت در ترديد و انکار اسلاميت هنر اسلامي برگزينند: «در اسلام، دين مانع هنرهاست» دانيل بورستين) و نيز «در هنر اسلامي هيچ چيز اسلامي وجود ندارد» (تري آلن) و «نظر طنز اميز «اسلاميت» هنر اسلامي را مسلماناني اختيار کردند که خبر نداشتند که اين نظر چه ريشه عميقي در ديدگاه کاملا فرهنگي غرب نسبت به شرق دارد».? اين موقعيت غريب، حاصل سه امر است: اول: از يک سو کمتر کسي را مي توان يافت که در شکوه، عظمت و خيره کنندگي آثارهنري و معماري اسلامي از الحمرا تا تاج محل کوچکترين ترديدي به خود راه دهد.
نويسنده | دكتر حسن بلخاري قهي |
قطع | وزيري |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 453 |
نوبت چاپ | 1 |
ابعاد | 165*235 میلیمتر |
وزن | 640 |
سال چاپ | 1394 |
بررسی محصول برای كتاب نظريه هنر و زيبايي در تمدن اسلامي
افزودن نظر شما
تاكنون نظري ثبت نشده است.